به گزارش میراثآریا، در این پنل تخصصی مقالات «بیوآرکئولوژی و ارتباط آن با زیست فناوریهای نوین»، «بازسازی چهره از روی تصویر جمجمه یافت شده در محوطه تاریخی چغازنبیل»، «بررسی و تحلیل استخراج مغز استخوان از بقایای استخوانهای جانوری در محوطۀ شیرتل قزوین»، «چالشهای تعیین هویت بقایای اسکلتی در بلایای جمعی»، «استخراج DNA میتوکندریایی از بقایای استخوانی گورستان مرسین چال» و «نشانههای تخریب و انتخاب DNA باستانی در بز اهلی (Capra hircus) در طول دوران گذار نوسنگی» مورد بررسی قرار گرفت.
پرستو عرفان منش کارشناس مسئول آزمایشگاه بیولوژی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی در این پنل به ارائه بخشی از مقاله مشترکاش با فرامرز رستمی چراتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با عنوان«بیوآرکئولوژی و ارتباط آن با زیست فناوری های نوین» پرداخت و گفت: بیوآرکئولوژی (زیست باستانشناسی)، به عنوان یک حوزه میانرشتهای در باستانشناسی، بازماندههای انسانی و جانوری را بررسی میکند تا بینشی درباره سبک زندگی، سلامت، رژیم غذایی، جابجاییها و محیطزیست جوامع گذشته به دست آورد.
او افزود: این پژوهش، تکامل بیوآرکئولوژی، وابستگی آن به فناوریهای نوین و چالشهای روشهای تهاجمی در برابر غیرتهاجمی را بررسی میکند و نقش آن را در ردیابی مهاجرتهای انسانی، تعاملات فرهنگی و کاربردهایی را در حوزههایی مانند پزشکی برجسته میسازد.
محمدرضا رکنی کارشناس پژوهشکده باستانشناسی نیز به ارائه مقاله «بازسازی چهره از روی تصویر جمجمه یافت شده در محوطه تاریخی چغازنبیل» پرداخت و گفت: از محوطه تاریخی چغازنبیل یک نمونه جمجمه در درون کاخ آرامگاه یافت شده است که با بهره از الگوریتم های مستندنگاری سه بعدی مدل سازی و تشخیص چهره انجام شده است. بر این اساس تصویر منتشر شده به صورت مدل سه بعدی درآمده و سپس با جانمایی اجزای چهره، ویژگی های آن شناسایی شده اند.
مرجان ملابیرامی در ادامه با بررسی و تحلیل «استخراج مغز استخوان از بقایای استخوانهای جانوری در محوطۀ شیرتل قزوین» افزود: مغز استخوان از دیرباز منبع مهم و پراهمیتی از انرژی است که از دیرباز توجه انسان را به خود جلب کرده است. شواهد برشهای طولی در استخوانهای بلند نمونه بارز از استخراج مغز استخوان در پیش از تاریخ است. چربی استخراج شده از مغز استخوان بلند جانورانی مانند رسته گاوسانان حجم بالایی از انرژی و کالری را جذب بدن میکند. بنابراین منابع چربی برای جوامعی که تا حدودی به محصولات جانوری با منبع کربوهیدرات وابسته هستند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
او اظهار کرد: این بافت نرم را با دو روش خام با شکستن استخوان بوسیله ابزار سنگین و برنده و ایده حرارت و پخت آن چربی را استخراج کرده اند. قوم نگاری نشان می دهد که ایده حرارت و برش استخوانها به قطعات کوچک تغییراتی در ساختار استخوان ایجاد کرده است تا استخراج مغز استخوان را تسهیل کند. در اینجا ما اولین شواهد مصرف و ذخیره سازی مغز استخوان در محوطه پیش از تاریخ شیرتل (شیرهپزخانه) در دشت قزوین ارائه میدهیم. استخراج مغز استخوان و چربی بینشهای تازهای در اقتصاد معیشتی ساکنان از دورۀ نوسنگی تا عصر مفرغ را ارائه می دهد.
مریم رمضانی در تشریح مقاله مشترکش با معصومه خسروی، زینب صالحی و محمود تولایی تحت عنوان «چالشهای تعیین هویت بقایای اسکلتی در بلایای جمعی» گفت: تعیین هویت قانونی به عنوان یک مسئولیت انسانی و قانونی، نقش حیاتی در شناسایی و بازگرداندن متوفیان به خانوادههایشان ایفا میکند. این نوشتار به بررسی چالشهای شناسایی بقایای اسکلتی و اهمیت مشخصات بیولوژیکی در این فرآیند میپردازد.
او افزود: در این مطالعه، مدارک شناسایی ۵۰ نفر از کشتهشدگان جنگ ایران و عراق که از طریق آنالیز ژنتیکی شناسایی شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنها ۵ نفر از این پروندهها دارای تمامی دادههای اطلاعاتی بودند که با نتایج ژنتیکی تأیید شدند. در مواردی که اطلاعات موجود کامل نبود، مشخصات بیولوژیکی به عنوان ابزارهای کلیدی برای هدایت تحقیقات پزشکی قانونی ضروری بودند. با این حال، مشخصات بیولوژیکی به تنهایی نمیتوانند کارساز باشند و نیاز به شواهد دیگری وجود دارد.
آرزو بی باک دانش آموخته کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران نیز به ارائه مقاله مشترک «استخراج DNA میتوکندریایی از بقایای استخوانی گورستان مرسین چال» با محمود تولایی، مطهره امجدی پرداخت و گفت: گورستان مرسینچال، واقع در جنوب روستای تلاجیم استان سمنان، طی فصل سوم کاوش باستانشناسی در سال ۱۴۰۰ مورد بررسی قرار گرفت و از میان ۱۳۰ گور شناساییشده، نمونههای استخوانی ۱۴ گور سالمتر برای مطالعات آنتروپولوژی، ژنتیک باستانی و گاهنگاری مطلق به آزمایشگاههای مجارستان ارسال شد.
او افزود: فرآیند استخراج DNA میتوکندریایی از بقایای دندانی و استخوانی با روشهای استاندارد رفع آلودگی، آسیاب و استخراج دو مرحلهای (پیش و پس از PCR) در شرایط کنترلشده انجام شد. تقویت ناحیهی کنترل HVS-I و ۲۲ ناحیه کدگذاری فیلوژنتیکی ژنوم mtDNA با استفاده از پرایمرهای همپوشان و شرایط بهینه PCR صورت پذیرفت. نتایج تحلیلها نشان داد که تمامی نمونهها متعلق به هاپلوگروههای مادری رایج در غرب آسیا شامل K۱a۴، U۱a۱c۱d، HV، U۴c۱، J۱d۴، U۲e۱ و W هستند. این یافتهها شواهد ژنتیکی ارزشمندی در ارتباط با ترکیب ژنتیکی جمعیتهای گذشته فلات ایران ارائه میدهند و میتوانند در بازسازی تاریخچه مهاجرتها و تعاملات ژنتیکی منطقه مؤثر باشند.
«نشانههای تخریب و انتخاب DNA باستانی در بز اهلی (Capra hircus) در طول دوران گذار نوسنگی» نیز عنوان مقالهای بود که توسط مصطفی قادری ارائه شد.
او در تشریح این مقاله گفت: DNA باستانی درک ما از اهلیسازی و سازگاری در گونههای دام را متحول کرده است. با این حال، چالشهای روششناختی از جمله آسیب DNA پس از مرگ، پوشش کم و آلودگی، شناسایی نشانه های انتخاب در دادههای پالئوژنومیک را پیچیده میکند. این مطالعه از شبیهسازی توالیهای کل ژنوم باستانی بزهای اهلی در طول گذار نوسنگی برای بررسی چالشهای تشخیص امضاهای انتخاب در دادههای پالئوژنومیک استفاده میکند.
این پژوهشگر افزود: این مطالعه بر نقش حیاتی طراحی نمونهبرداری تاکید میکند و یک چارچوب شبیهسازی برای تفسیر دادههای DNA باستانی واقعی ارائه میدهد و امکان تشخیص سازگاری چندژنی در ژنومهای دام باستانی را با وجود چالشهای روششناختی نشان میدهد.
انتهای پیام/

نظر شما